جمعه ۲۸ اردیبهشت ۰۳

دنیای منسوجات

۷ بازديد
در چند سال گذشته شاهد سه کتاب بسیار مشابه در مورد صنعت نساجی بودیم. باز کردن شرایط مادی لباسی که می پوشیم. ممکن است نوعی به نظر برسد اما من این فرضیه را مطرح می کنم که علاقه به منسوجات کار بیشتری دارد با درک دیرهنگام این که صنعت مد در حال شکست است، زیرا از نظر اجتماعی و زیست محیطی ناپایدار است. دیبا مخمل

برای سنت کلر، پوسترل، و بیدات ضروری است که این موضوع را جدی بگیرند شرایط مادی پارچه، از آگاهی که ما در اطراف آن زندگی می کنیم، پدید می آیند پارچه، از پیچیده شدن در پتو در بدو تولد گرفته تا پوشیدن لباس روز و شب، به روکش صندلی ها و تخت هایمان، کمربندهای ایمنی در ماشین هایمان، بادبان های ما قایق ها و حتی لباس هایی برای سفر در فضای بیرونی. منسوجات همه جا هستند. با این حال ما - کاربران روزانه - به نظر می رسد اطلاعات کمی در مورد مواد خام یا فرآیندها دارند در مورد ساخت پارچه ها، و نه در مورد افرادی که آنها را می سازند. هدف نویسندگان پر کردن این شکاف است مقاله مروری: فرهنگ مادی منسوجات: به سوی پایداری موضوع: مجله تحقیقات ماتریالیستی جدید، جلد 3 شماره 2 (2022): 176-183 ISSN: 2604-7551(1) 177 در دانش و کنجکاوی ما، از این فرض شروع می کنیم که «منسوجات از همه نوع ذاتی زندگی و فرهنگ ما هستند» (St Clair, 291). هر سه نویسنده به این نکته اشاره می کنند منسوجات برای فرهنگ، تاریخ و صنعت ما اساسی بوده است. در واقع نخ و پارچه آنقدر محور بوده است که در زبان بافته می شود. همانطور که بارت و بسیاری از دیگر منتقدان فرهنگی پساساختارگرا (مانند کریستوا و دریدا) قبلاً اشاره کرده بودند بیرون: متن و منسوجات از یک جد، لاتین «texere»، برای بافتن مشتق شده‌اند - بارت نوشت: «از نظر ریشه‌شناسی، متن یک بافت، یک پارچه بافته است» (1977، 159). زبان و پارچه ها در هم تنیده شده اند. عباراتی مانند تار و پود را در نظر بگیرید تمدن، یا بخشی از بافت اجتماعی بودن، یا با مفاهیم غم انگیزتر، پاره شدن جدا از خانواده یا زندگی که به نخ آویزان است. اینها و بسیاری استعاره های دیگر نشان می دهد که پارچه در واقع ماده اصلی زندگی انسان است. در سمت ماتریالیستی، سنت کلر، پوسترل، و بیدات شگفتی خود را به اشتراک می گذارند

از اینکه مردم به سختی از تلاش‌های عظیمی که انجام شده است آگاه هستند اختراعات ساخت نخ و منسوجات از گیاهان، پشم حیوانات یا حشرات. مانند آنها نشان می دهند، داستان منسوجات، داستان نبوغ انسان است. فقط فکر کنید که چگونه اختراع ساخت نخ از خمیر گیاه یا چوب به توسعه کشاورزی کمک کرد کد باینری در ریشه تکنیک بافندگی و ماشین‌های بافندگی نهفته است، در حالی که منشاء شیمی در رنگ آمیزی و تکمیل پارچه نهفته است (پوسترل، 3). Postrel حتی ادعا می کند که برای تجارت در منسوجات، فناوری سوادآموزی (150) و تسلط بر اعداد هندو-عربی لازم بود (158) و اختراع نیز لازم بود حسابداری مضاعف و سیستم بانکی مبتنی بر چک و اعتبار در قرن پانزدهم (161). دانستن تاریخچه و همچنین فناوری پارچه ها از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا ما اکنون در زمانی زندگی می کنیم که "فست مد" لباس ها را دور ریخته کرده است مورد: «برای اولین بار در تاریخ بشر، اکثریت قریب به اتفاق پارچه ساخته شده است یکبار مصرف شود، چیزی که ظرف چند هفته مصرف شود و دور ریخته شود ماه ها ساخته شده است»، سنت کلر (221) می نویسد. ندانستن تلاش چه می شود ساختن یا دور انداختن لباس، صاحب آن را بی احتیاطی می کند.

چنین نگرش تند بسیار دور از احترامی است که اجداد ما، یا حتی پدربزرگ و مادربزرگ خودمان یا والدین، برای پارچه نگه داشته می شدند، که تا اواسط قرن بیستم بسیار ارزشمند بود. آنکه اسملیک موضوع: مجله تحقیقات ماتریالیستی جدید، جلد 3 شماره 2 (2022): 176-183 ISSN: 2604-7551(1) 178 همانطور که Postrel می گوید: "ما از فراموشی نساجی رنج می بریم زیرا از فراوانی پارچه لذت می بریم." (248). این فراموشی هزینه دارد، نه تنها به این دلیل که ضروری را پنهان می کند همانطور که سنت کلر و پوسترل هر دو استدلال می کنند، اجزای میراث انسانی ما هستند، اما همچنین زیرا تولید بیش از حد و کم ارزشی پوشاک به شدت منجر شده است صنعت ناپایدار همانطور که بیدات استدلال می کند. زمان آن است که بفهمیم منسوجات چگونه تغییر کردند تاریخ و جهان را ساخته و جامه ای را در زندگی و مرگش به نقل از زیرنویس سه کتاب همان آغاز الیاف توسط سنت کلر کاوش می شود، که به شدت استدلال می کند که اگر فقط منسوجات از هوازدگی زمان که شاید از عصر نساجی صحبت کرده بودیم جان سالم به در برده بودند به جای عصر برنز یا آهن. اما چون پارچه تمایل به پوسیدگی و ناپدید شدن دارد با گذشت زمان، باستان شناسان به معنای واقعی کلمه با تکه هایی از الیاف یا حتی برخی از آنها سر و کار دارند گرده. با این حال، تاریخ‌گذاری رادیوکربن نشان می‌دهد که در دوران نوسنگی رشته‌هایی وجود داشته است از باست ساخته شده بودند. هر دو سنت کلر و Postrel زمان زیادی را برای کندوکاو در آن صرف می کنند در سراسر جهان (پیش) تاریخ فرآیند فوق العاده پیچیده ساخت نخ از الیاف از کتان (برای ساختن کتان) و پشم گوسفند (برای ساختن پشم). الیاف طبیعی را می توان به دو دسته تقسیم کرد دو دسته:


الیاف از پشم حیوانی که پایه آنها پروتئین است: پشم و ابریشم و الیاف گیاهان که پایه آنها سلولز است: کتان، بامبو، کنف، پنبه، و غیره. آنها هر دو بر درد و سختی فیزیکی برای استخراج الیافی که هستند استرس می‌دهند نرم و انعطاف پذیر به اندازه کافی برای چرخاندن آن به نخ. الیاف مواد اولیه ای هستند که می توانند تبدیل به نخ نساجی اما نخ هنوز یک پارچه نیست، بنابراین مردم باید یاد می گرفتند که چگونه برای چرخاندن آن به رشته ای که به اندازه کافی قوی و صاف باشد تا بتوان بیشتر پردازش کرد با بافتن به پارچه؛ تکنیکی که به 24000 سال پیش برمی گردد. حتی بیشترین پوستل (72) می نویسد: ماشین بافندگی ساده «ذهن را به چالش می کشد»، زیرا چنین است "عمیقاً ریاضی". مانند بافندگی، اما این یک اختراع بسیار جدیدتر بود فقط هزار سال پیش کتان و پشم برای مدت طولانی مواد اولیه غالب باقی ماندند. چین در حدود 2600 سال قبل از میلاد مسیح، نونه‌کاری، تولید ابریشم را اختراع کرد. انحصار بیش از 5000 سال (اگرچه الیاف در مقبره ها یافت شده است. 8500 سال قدمت؛ سنت کلر، 63). سنت کلر و پوسترل هر دو نحوه ساخت منسوجات را به معنای واقعی کلمه ردیابی می کنند تمدن های قدرتمند و ثروتمند برای مثال، سنت کلر یک فصل کامل را به آن اختصاص داده است مقاله مروری: فرهنگ مادی منسوجات: به سوی پایداری موضوع: مجله تحقیقات ماتریالیستی جدید، جلد 3 شماره 2 (2022): 176-183 ISSN: 2604-7551(1) 179 بادبان‌های پشمی قوی که وایکینگ‌ها می‌توانستند بسازند و به آن‌ها اجازه می‌داد تا با بادبان‌ها حرکت کنند دریاها و تسخیر کشورهای دیگر. یک بادبان زنان یک روستا را بیش از دو سال برد ساختن. تجارت ابریشم و جاده های معروف ابریشم، ثروت چینی ها را به وجود آورد فرهنگ و شهرها: ابریشم قدرت بود (73). هر سه نویسنده بر ماهیت جنسیتی تاکید دارند از تکنیک چرخش، و Postrel بر تلاش زمانی که انجام شد تأکید می کند تولید نخ برای پارچه: «پارچه به مقدار زیادی نخ نیاز دارد» (48). در یک جدول جالب، او تخمین می زند که تولید نخ چقدر طول کشیده است یک لباس، ملحفه یا بادبان در دوره های مختلف. برای مثال ممکن است 114 روز طول کشیده باشد یک توگا رومی بسازید و 82 روز با استفاده از چرخ ریسندگی یک ورقه ملکه درست کنید. آی تی فقط نشان می دهد که چرا زنان برای تولید نخ به طور مداوم در چرخ های خود بودند برای پارچه شاید امروز چیز زیادی از شرایط مادی تولید نخ و بافندگی یا بافندگی پارچه، بسیار کمتر از فرآیند رنگرزی اطلاع داریم. پوستل هر ایده عاشقانه ای را رد می کند که «زندگی ماقبل صنعتی محیطی بود خوش خیم» (143). فرآیند رنگرزی، شامل مواد بدبو بود. آی تی بوی ادرار، استفراغ یا گوشت گندیده می داد. امروزه این به یک صنعت شیمیایی تبدیل شده است. از آفت کش ها در رشد پنبه گرفته تا سفید کردن، همگن کردن و رنگ کردن پارچه: تنها پشت یک تی شرت ساخته شده با [یعنی. ارگانیک نیست، AS] پنبه، وجود دارد یک سوم پوند مواد شیمیایی؛ در یک جفت سه چهارم پوند وجود دارد شلوار جین.” (Bédat, 15). ساخت لباس از منسوجات دارای "شبکه انرژی فشرده کربن" است. (35)، در حالی که آلودگی آب شیرین و هوا امری کاملاً جدی است. نتیجه می دهد به عنوان مثال در رودخانه های بیولوژیکی مرده در بنگلادش (Bédat, 61) یا گازهای سمی منتشر شده توسط آتش سوزی زباله های غیرقانونی در محل های دفن زباله در Kpone، غنا (225). شرایط مادی - و همچنان ادامه دارد - سخت و اغلب دلخراش بود مردم فقیری که در مزارع یا ماشین آلات کار می کردند. هر سه نویسنده گسترش پیوند بین صنعت پنبه و استثمار مردم، به ویژه در ایالات متحده آمریکا: «... بردگی و پنبه تار و پود آمریکا را تشکیل دادند. موفقیت.” (سنت کلر، 173). اما سنت کلر نیز استثمار دیرینه فرودست را نشان می دهد طبقات در تولید ابریشم در چین وجود دارد، در حالی که بیدات به دقت آن را دنبال می کند استثمار معاصر از کارگران صنعت پوشاک که عمدتاً زن هستند
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.